- بازدید : (107)
- زمان انتشار: دو شنبه 22 دی 1393
-
نظرات()
- بازدید : (83)
- زمان انتشار: دو شنبه 22 دی 1393
-
نظرات()
- بازدید : (149)
- زمان انتشار: دو شنبه 22 دی 1393
-
نظرات()
- بازدید : (109)
|
نزدیکی ظهور از گفته آقا امام زمان در رابطه با ۱۱ سپتامبر قسمتی از توقیع (نامه) مبارک حضرت حجت عج به شیخ مفید رحمت الله علیه: ... ما در نگهداری شما احمال نکرده و یاد شما را فراموش نمیکنیم. اگر چنین بود بلاها برشما نازل گردیده و دشمنان بر شما استیلا می یافتند. پس... از خدای جل و جلاله پروا نمائید و مارا بر نجات دادنتان از فتنه ای که بلند گردیده و بشما نزدیک شده است یاری کنید. که در آن فتنه هر آنکس که اجلش مقدر شده باشد هلاک می گردد و هرآنکس آرزویش را درک کرد زنده خواهد ماند. آن حادثه نشانه ایست برای نزدیک شدن حرکت ما و اینکه شما همه باهم راجع به امر ونهی ما سخن بگوئید (وخدا تمام کننده نور خویش است حتی اگر کافران ناخوش داشته باشند) از برافروختن آتش جاهلیت، به تقیّه پناه ببرید، آتشی که آنرا گروهی از امویان افروخته اند تا با آن گروهی راه یافته را بترسانند. من ضامن نجات کسی هستم که با اینان ارتباط سرّی نداشته باشد و با دور افکندن آن طریق، راه پسندیده ای را برگزیند. وقتیکه جمادی الاول از همین سال آمد، برآنچه حادث خواهد گردیدتوجه داشته برای حوادث بعدی ازخواب خود بیدار شوید. بزودی (آتشی) آیتی در آسمان برشما آشکار خواهد شد و در زمین نیز مانند آن ظاهر خواهد شد و در سرزمین مشرق نیز رویداد غم انگیزی و اضطراب افکن حادث خواهد شد. پس از آن بر عراق طایفه ای غالب خواهند شد که از اسلام بیرون رفته اند. بخاطره عمل بدشان بر آن سرزمین و مردم آن، روزیها تنگ خواهد شد. آنگاه با از بین رفتن طاغوتی از بدکاران اندوه برطرف گردیده و با ازمیان رفتن آنها پرهیزگاران نیکوکار مسرور خواهند شد. کسانیکن از گوشه و کنار دنیا به حج می روند به تمام آرزوها و اهداف خود خواهند رسید و هرچه می خواهند در دسترس آنها وجود دارد و ما را در آسان کردن حج آنان جایگاهی ست که با انسجام و نظام ظاهر می گردد. هریک از شما باید به آنچه که وی را به محبت ما نزدیک می نماید عمل نماید و از آنچه که وی را بر کراهت و غضب ما نزدیک می نماید دوری ورزد زیرا امر ظهور ناگهانی اتفاق می افتد در آن هنگام که توبه فایده ای نبخشد و پشیمانی از گناه کسی را از کیفر ما رهائی ندهد خدا هدایت را بشما الهام فرماید و به رحمت خود وسائل توفیق را به آسانی برایتان فراهم آورد. منابع: بحارالانوار ج 53 ، ص 175 الزام الناصب ص 136 تاریخ غیبت کبری ، سید محمد صدر، ص 175 نوائب الدهور و علائم الظهور ج3، ص 379 روزگار رهائی ( سلمان جبل الآمل ) ص 929 الامام المهدی ص 263 امام مهدی ، سید محمد کاظم قزوینی ص ۳۰۰ و 299 احتجاج شیخ طبرسی ص ۲۷۸ احتجاج شیخ طبرسی ج۲ ص ۹۸ احتجاج طبرسی ج۲ ص ۶۵۳ چاپ اندیشه النجم الثاقب ( مهدی موعود) ص ۲۰۳ و ۳۷۱ مقدمه ارشاد شیخ مفید توضیح : نامه ای که حدود هزارسال پیش حضرت حجّت به شیخ مفید مینویسد و از ایشان میخواهد که فقط نامه او را رونویسی کند و در اختیار افراد مؤمن و اهل قرار دهد( تا برای آیندگان بماند). با توجه به اینکه شیخ مفید (ره) در عصر خودش رئیس شیعه و مرجع شیعه بوده است و در حال حاضر شیعه یکپارچه و با معنا فقط در ایران معنی پیدا میکند لذا خطاب آقا در نامه شیخ مفید بیشتر به شیعیان در ایران است. همانطور که بارها امام و بزرگان فرموده اند که این کشور، کشور امام زمان است و... و با توجه به توقیع (نامه) حضرت به شیخ مفید و آنچه که ما خودمان در ایران دیده ایم اگر مدّت کوتاهی دشمنان ما فرصت بدست می آوردند و می توانستند ایران را تکّه پاره میکردند و در چند سال گذشته صدها بار با مکر و حیله و توطئه و تزویر و تطمیع و ... دست به این کار زده اند که برای همگان روشن است که اگر لطف خدا و نظر حضرت حجت نبود در همان اولین توطئه ها ایران شکست میخورد و سقوط میکرد. و اشاره حضرت که می گوید آن حادثه نشانه ایست برای نزدیک شدن حرکت ما، همین حوادث چند سال گذشته و درآینده که خواهید دید دشمنان آمریکا، اسرائیل و متحدانشان چه مسائلی را ببار می آورند. در حدیث داریم که در نزدیکی ظهور خیلی از مردم در این خصوص صحبت می کنند و توجه به این مساله زیاد دارند که خود حضرت هم در نامه اش اشاره به این موضوع نموده و در چندسال گذشته میلیونها برابر توجه عامّه مردم به این قضایا شده که یک نمونه در قسمت نزدیکی ظهور به روایت علما و بزرگان آورده ایم که آیت الله ناصر مکارم شیرازی از مراجع تقلید فرمودند گسترش فرهنگ مهدویّت در سراسر جهان بشارتی بر نزدیکی ظهور منجی موعود است. شرح کامل آنرا در قسمت نزدیکی ظهور به روایت علما و بزرگان یا در صبح صادق مورخ ۲۰/۶/۸۵ بخوانید. هدف این است که وقت شما عزیزان گرفته نشود والا احادیث را در این مورد می آورم. حضرت می فرمایند خدا به آنچه وعده داده (ظهور) عمل می کند. هرچند کافران نخواسته باشند و نصیحتی در خصوص درگیریهایی که دشمنان بوجود می آورند و آن کسانیکه دو منظوره عمل می کنند جاسوس وار، منافقانه و ... می کنند اما اصل مطلب، حضرت حادثه ای را که در ماه جمادی الاوّل آن سال می خواهد اتفاق بیفتد، الگو قرارمی دهد برای شیعیان و می فرمایند از حادثه همان ماه عبرت بگیرند و تجربه کنند برای حادثه بزرگی که میخواهد درآخر در نزدیکی حرکت آقا که در نامه آمده است، باشد. در اصل شیعیان را گوش به زنگ می کند و بعد میفرماید که کدام اتّفاق ، کدام حادثه حرکت ما را نزدیک می کند. اصل حدیث (نامه) آقا را مطالعه نمودید، بنده برای کسانیکه یا سنّشان کم است یا فراموش کرده اند البته با پوزش از علماء و حکما و بزرگان و سروران عزیز که در مقابل آنان دست به نوشتن بردن خطاست و صحبت به میان آوردن ، بی معنا! (یازدهم سپتامبر) در آمریکا در یک روز چند هواپیما، یکی به ساختمان ۱۱۰طبقه ای پنتاگون ، سازمان تجارت جهانی در آمریکا زد و یکی به ساختمان ۱۰۶ طبقه که به آنها ساختمان های دوقلو میگفتند( چون پهلوی هم بودند) ، یکی هم به پنتاگون، سازمان جاسوسی آمریکا که در زیر زمین و هم کف بود زد. همه آتش گرفت چه آتش مهمی که تا آن زمان هیچ کس و هیچ جا دیده نشده. آتش در ساختمان 110 طبقه در آسمان شعله میکشید. در تلویزیون که نگاه میکردی مثل اینکه کلّ آسمان آتش گرفته و پنتاگون هم در روی زمین آتش گرفته بود. تا اینجا آتش آسمان و آتشی همانند آن در زمین که در حدیث آمده و اهمیتی که از لحاظ ظاهر و باطن داشت، ظاهر خیلی عجیب که دیده وشنیده نشده و باطن هم از همان زمان آمریکا دخالتهای خاورمیانه را شروع کرد. بعد در حدیث می فرماید در سرزمین مشرق که اشاره به افغانستان است که بعد از مساله برجهای دوقلو آمریکا به بهانه ی اینکه کاره طالبان و و بن لادن بوده حمله نظامی به افعانستان نمود که آثار آن الان هم ادامه دارد. چه مصیبتهایی ببار آورد که در حدیث هم آقا فرموده اند. آقا می فرماید بعد از آن همان گروه از خدا بی خبر و بدور از اسلام به عراق غالب می شوند که همه میدانند بعد از تسلّط آمریکا بر افغانستان به عراق حمله کرد که اکنون هم ادامه دارد آثار آن. که حضرت در این مساله بی بند و باری خود مردم عراق را هم مسبب این سبب دانسته، حضرت در حدیث آورده است که با از بین رفتن طاغوت در این میان که صدام است مؤمنین پرهیزگار و متقین و شیعیان خوشحال و مسرور میشوند. با توجه به هشت سال جنگ و چقدر شهید، مفقود، مجروح که صد در صد مقصر آن صدام بود و بیشتر از این درعراق به مردم عراق چه مصیبتها، چه کشته ها و چه ویرانی ها و ... معلوم است که با کشتن چنین بدکار و بدعمل چقدر مردم خوشحال میشوند و شدند و حضرت در حدیث اشاره دارد که کسانیکه بعد از آن به حج میروند با حجهای سالهای گذشته خیلی فرق میکند مخوصا برای اعراب که اگر از سرپرست کارونها سوال شود حج آن سال با حج های سالهای قبل از آن قابل مقایسه نبوده است. ذیق وقت است والا تمام را یکی یکی سند ارائه میدهم. حضرت می فرماید در این زمان به کارهای خوب که محبت شما را به من زیاد می کند انجام دهید و از غیر ان دوری کنید. زیرا که امر ظهور ناگهانی اتفاق می افتد و دیگر توبه و عنابه در آن موقع کسی را از عذاب نجات نمیدهد. همینجا مطلبی را عرض کنم در احادیث ، حدوداً ۴۸۰ حدیث عمومی و کلّی آمده که همه اتفاق افتاده است و در خصوص علائم ظهور آمده است و ۵حدیث حتمی که اتفاق افتادن آن حتمی است و تمام این پنج مورد که صدها حدیث دارد از ۱۵ ماه بظهور اتفاق می افتد. یعنی اولی آن ۱۵ ماه به ظهور و خروج سفیانی است که پیامبر می فرماید از خروج او تا کشته شدنش ۱۵ماه طول میکشد، یکروز هم اضافه نمیشود و باقی علائم حتمی بعد از آن است. مانند بزمین فرو رفتن لشکریان سفیانی در سرزمین بیداء ( وسط مکه و مدینه) و ... و آخرین آن کشته شدن نفس زکیه که امام که ظهور میکند او را بعنوان نماینده خود در مکه معرفی میکند و ۱۵روز به قیام حضرت است که مردم او را میکشند و ندای آسمانی ست که از آسمان صدا زده می شود " بپیوندید به حضرت حجت که هرکس با زبان خودش و در همه دنیا شنیده میشود". همزمان با ظهور سفیانی ست و خلاصه این موارد فقط برای یک کلمه آورده شد و آن اینکه وقتیکه یکی از این علائم حتمیّه اتفاق بیفتد همه جهان میدانند چه خبر است مردم به یقین می رسند که خبرهایی هست و وقتیکه به یقین برسند یا توبه کلا قبول نمی شود یا تأثیر قبل از این موارد را ندارد. خوابی راستین درباره حادثه ۱۱ سپتامبر سیدی بزرگوار و افضل به نگارنده کتاب جهان در آستانه ظهور ص ۱۲۰سید سلیمان مدنی تنکابنی فرموده است : چند ماه پیش از حادثه ۱۱ سپتامبر 2001 شبی در خواب امام عصر (عج) را زیارت کردم و از ایشان درباره زمان ظهور و نشانه های آن پرسیدم امام فرمودند : امر ظهور در دست خداست. من بر سر پرسش خود پافشاری کردم و ردای او را گرفتم و التماس کردم و به مادرش سوگندش دادم چون چنین کردم آن حضرت پاسخ دادند : به آنچه در سپتامبر روی میدهد نگاه کن. از خواب بیدار شدم. چون با ماه های میلای آشنایی نداشتم فکر کردم سپتامبر نام شهر یا منطقه است. پرس و جو کردم به من گفتند یکی از ماههای میلادی است این پاسخ برای من مفهوم خاصّ نداشت تا آنکه حمله های تروریستی ۱۱سپتامبر پیش آمد و من در آنموقع پیام رؤیای صادق خود را دریافتم و دانستم که این ماجرا نقطه عطف حوادث پیش از ظهور است. منبع : جهان در آستانه ظهور مؤلف سید سلیمان مدنی تنکابنی ص 120 در کتاب صفینای نبی ، یکی از کتب انبیاء پیرو تورات، آمده است : ... خداوند در اندرزش عادل است و بی انصافی نمی نماید. هربامداد حکم خود را روشن میسازد و کوتاهی نمیکند. اما مرد ظالم حیا را نمیداند. امّتها را منقطع ساخته که برجهای ایشان خراب شده است و کوچه های ایشان را چنان ویران کرده که عبور کننده نباشد. شهرهای ایشان را چنان منهدم گردیده است که نه انسانی و نه ساکنی باقی مانده است. و گفتم: کاش که از من میترسیدی و تأدیب را می پذیرفتی .... بنا بر این خداوند میگوید برای من منتظر باشید تا روزی که بجهت غارت برخیزم زیرا که قصد من اینست که امتها را جمع نمایم و ممالک را فراهم آورم تا غضب خود و تمامی حدّت خشم خویش را برایشان بریزم زیرا که تمامی جهان به آتش غیرت من سوخته خواهد شد زیرا که در آن زمان زبان پاک به امتها بازخواهم داد تا جمع ایشان را اسم یهو - خدا - را بخوانند و به یک دل او را عبادت نمایند. منابع : ظهور حضرت مهدی ص 337 ، 3300 سید اسدالله هاشمی شهیدی کتاب مقدس، صفینای نبی ص 1363، باب 3 بندهای 5 تا 9 توضیح : اشاره به برجهای دوقلو است که بعد از این واقعه که هنوز هم مشخص نیست چکسانی این عملیات را انجام داده اند چنان بلوائی آمریکائیان در افغانستان و بعد عراق راه انداختند، چه کشتاری چه تخریبی که چندین بمب که نفوذ به داخل کوه میکند کوه را میشکافد و زیر کوه عمل میکند در افغانستان استفاده کردند تا برسد روی زمین!که حضرت مسیح میفرماید: کوچه و بازار و خیابان وشهرها را چنان منهدم کرده که جای سکونت نباشد به بهانه ای که برجهای او خراب شده لازم بذکر است که حضرت مسیح یکی از یاران حضرت حجت است که در وقت ظهور از آسمان فرود می آید و اشاره مطلب بالا به ظهور است که حضرت مسیح میفرماید همه یکپارچه مسلمان میشوند و ازخدا اطاعت میکنند. در این خصوص در انجیل میخوانیم اشاره به نزدیکی ظهور دارد: در آفتاب و ماه و ستارگان علامات خواهد بود و برزمین تنگی و حیرت از برای آنها روی خواهد داد به سبب شوریدن دریا و امواجش ودلهای مردم ضعف خواهد نمود از خوف و انتظار آن وقایعی که بر ربع مسکون ظاهر میشود زیرا قوّت آسمان متزلزل خواهد شد. آنگاه پسر انسان را خواهید دید که برابر سوار شده و با قوّت و جلال عظیم می آید. منابع : روزگار رهائی ، ج 1، ص 558 و ج 2، ص 930 انجیل لوقا باب 21 بندهای 25 و 26 توضیح : در تورات و اجیل بارها از منجی آخرالزمان بنام پسر انسان یاد کرده است. در احادیث زیاد داریم که نزدیکی بظهور چه حوادث مهمی در دریا و خشکی و خورشید و خسوف و کسوف و دستی که درماه دیده می شود آفتاب که توقف می کند و .... بنظر بنده : در وقتی که ساختمانهای دوقلو آمریکا به آتش کشیده شد، آمریکائی ها و متّحدانش رجز خوانی می کردند. حتی گفتند که جنگهای صلیبی آغاز شده یعنی جنگ با تمام مسلمانان. به افغانستان و عراق حمله کردند. با توجه به گفته حضرت مسیح در قسمت بالا که خواندید با تحقیقاتی که کردم دیدم هواپیما به طبقه ۸۴ برخورد کرده که از پنجره داخل اطاق وارد شده و بنزین هواپیما در داخل اطاق منفجر و آتش عظیم از پنجره به هوا میرفت ، ربع مسکون یاد شده مسکون محل سکونت ربع 4/1 که وقتیکه حساب میکنیم طبقه هشتاد و چهارم با توجه به ساختمان ۱۱۰ طبقه درست ربع آن است و بعقیده بنده استارت مسائل را حضرت مسیح از اینجا شروع کرده که از خوف حادثه آن مردم ترس و خوف و ضعف خواهند گرفت که واقعا همانطور بود. این واقعه اینقدر مهم بود و هست که ختم آن بدست حضرت انجام می گیرد و چند نمونه از کتب ادیان دیگر و روایات امامان معصوم می آورم: رسول اکرم (ص): مردم در وسعت و مهلن هستند تا روزیکه مرکز مورد تهاجم قرار نگرفته است. چون مرکز زده شد دیگر رو به نابودی اند. ( ساختمانهای دوقلو را مرکز تجارت جهانی می خواندند) منابع: روزگار رهائی ص 1085 الملاحم و الفتن ص 37 ... زیرا روزی را مقرّر فرمود که در آن ربع مسکون را به انصاف داوری خواهد نمود. به آن مردی که معیّن فرمود و همه را دلیل داد. منابع: روزگار رهائی ج 1 ، ص 562 اعمال رسولان باب 17 ، بند 31 توضیح : در روز حادثه یازده سپتامبر از حدود شصت هزار کارمند این ساختمان دوقلو ، چهارهزار نفر آن اسرائیلی بوده اند که آن روز یک نفر هم در محل کار حاضر نشده! هرانسان بی عقلی می فهمد که کار خود آنان است. بیشتر کارشناسان آمریکائی اعلام کرده اند که کار خود تشکیلات دولت آمریکا بوده. خلاصه روایت بالا میفرماید انشاءالله روزی مقرّر شده که کسی بیاید و نزدیک است. ( که قضیه ربع مسکون که خدمتتان عرض شد) اصل قضایا را باز کند و به آنهایی که بمحض اتّفاق پای مسلمانان را پیش کشیدند و به همه اعلام کردند که مسلمانان بوده اند، بفهماند که قضایای دیگریست. در زبور میخوانیم ... زیرا او برای داوری جهان می آید و قضایای ربع مسکون را به انصاف و اقوام مردم را به امانت خود داوری خواهد کرد. منابع : اسرار آفرینش اهل البیت ص 316، عباس استاد آقایی مزامیر مزمور ص 96، بند 10 تا 13 امام صادق (ع) : مردم زجر میشوند به آتشی که در آسمان ظاهر می شود. منبع : مهدی منتظر : ص 143 امام باقر (ع): پیش از قیام قائم عج مردم در اثر گناهانشان بوسیله آتشی که در آسمان برای آنان آشکار میشود در عذاب بوده و رنج می برند. نشانه سرخی که آسمان را می پوشاند فرو رفتن زمین در بغداد و بصره و خونهایی که در آنجا ریخته میشود. و خانه هایی که خراب میشود و هلاکتی که دربین اهالی آن سامان بوجود می آید و وجود چنان اضطرابی که اهل عراق را فرا می گیرد. بگونه ای که صلب آرامش از آنها میکند. منابع : عصر ظهور، علی کورانی، ص ۱۷۹ بحارالانوار ج ۵۲ ص ۲۲۱ توضیح: امام باقر(ع) قضایای یازده سپتامبر که آتش در آسمان زبانه می کشید را باعث عذاب و رنج و کشتن و خراب شدن و هلاکت می داند تا قیام قائم ، مخصوصاً در عراق که هم اکنون از همان زمان به بعد هر روز انفجار، ترور، کشته شدن و مصیبت و غم در عراق حاکم است. |
- زمان انتشار: شنبه 20 دی 1393
-
نظرات()
- بازدید : (77)
سردار سلیمانی: ایران هزاران سازمان مانند حزب الله دارد
فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران گفت: هیچ حادثهای سختتر و شدیدتر از جنگ ۳۳ روزه برای اسرائیل نیست. آنها در کمال ناباوری دیدند که قویترین ارتش دنیا به دست یک مجموعه کوچک به نام حزب الله شکست خورد و منهدم شد و ایران هزاران سازمان مانند حزب الله و میلیونها انسان مانند عناصر حزب الله در وجود خود دارد.
به گزارش جهان، سردار سرلشکر «قاسم سلیمانی» فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دهمین کنگره بزرگداشت شهدای استان کرمان که در مهرماه سال ۸۶ برگزار شد، سخنان مهمی بیان کرد که تاکنون در رسانهای خبری منتشر نشده است. اکنون به مناسبت گرامیداشت هفته دفاع مقدس، این سخنان منتشر میشود:
بسم الله الرحمن الرحیم. با صلوات نثار روح حضرت امام(ره) و برای شادی روح شهیدان استان کرمان، شهدای لشکر ۴۱ ثارالله و دیگر نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران.
بنده عذرخواهی میکنم از اینکه در چنین جلساتی همیشه من مزاحم هستم، این هم یکی از جایگاههایی است که پیوسته خجالت میکشم. این فیلمها، تصاویر و صحنههایی که نشان دادند، در همهی اینها بودیم و توفیق عظمایی نصیب دوستانمان شد و ما از آن محروم شدیم و امروز باید سخنران جلسات آنها باشیم. از خدا میخواهیم که به آبروی شهدای بزرگوار عاقبت ما را ختم به شهادت بگرداند و ما را از این فیض عظیم عظما محروم نگرداند.
در جبههها، در شبهای عملیات، در سختترین شرایط، در زمانی که مجروحین از درد زخمها به خود میپیچیدند، در غربتهای جنگ، در نیمه جانهایی که در نیزارها، وسط آتش جا میماندند و در دل شبها، نام حضرت امیرالمومنین(ع)، نام حضرت زهرا(س)، نام امام حسن(ع)، نام امام حسین(ع)، نام حضرت زینب(س)، نام حضرت ابوالفضل(ع) این نامها به ما جان میداد، امید میداد و احساس میکردیم یک پشتوانه الهی ما را هدایت میکند و با توکل بر خدا به سختترین صحنههای جنگ وارد میشدیم.
نسبت به شناخت مقام شهدا عاجزیم
یادوارهی شهداست، نسبت به شناخت مقام شهدا عاجزیم، همین بس که آنها عند ربهم یزرقونند. حقیقتاً از مجموعه آیات قرآن و روایات و احادیث هم اینگونه استنباط میشود که انسان نسبت به درک مقام شهدا عاجز است و نمیتوانیم آنرا خوب درک کنیم.
بعضی وقتها انسان به دوستی میرسد التماس میکند دعا کن شهید بشوم. عموماً ما تعارف میکنیم و میگوئیم نه خدا شما را حفظ کند، شما ضروری هستید. این یک دعای عظیم است که نباید ما نسبت به یکدیگر ازآن غافل شویم، فیض بزرگی است که از درک حقیقت چنین فیض بزرگی عاجز هستیم.
امیدواریم لشکر ثارالله یکی از لشکرهای امام زمان(عج) باشد
لشکر ثارالله در دوران دفاع مقدس که اساس پیدایش آن هم خدایی بود و امیدواریم یکی از لشکرهای امام زمان(عج) باشد و شهدای ما از یاران آن حضرت بوده و در رکاب امام زمان(عج) علیه کفر بجنگند و آن حکومت وعده داده شدهی الهی را احیا کنند، در جنگ توانست انسانهای بزرگی را پرورش دهد. شما بعضی وقتها در جامعه دیدهاید آدمهای خوبی وارد ساختارها و سازمانها میشوند اما بعد از مدتی تغییر چهره میدهند، عوض میشوند و یکسری پوسیدگیها و انحرافات در آنها بوجود میآید. ما فراوان در طول عمرمان دیدهایم و میبینیم که آدمهایی با انگیزههای بزرگ و بالا با روح مطهر و با عنایت وارد یک سازمان میشوند اما بعد از مدتی تغییر چهره میدهند، عوض میشوند، متلاشی میشوند و دچار مشکل میشوند. آیا نسل امروز که وارد بخشی از مجموعههای ما میشوند، با نسل جنگ متفاوت است؟
آیا نسل دفاع مقدس، نسل ویژهای بودند؟
در بخشی از ابعاد نسل امروز، وارستگیهای بیشتری نسبت به نسل دوران دفاع مقدس وجود دارد، دانستنیهای این نسل نسبت به دوران ورود ما به جبهه بیشتر است، امکانات معنوی این نسل بیشتر از دوران قبلی است، اما در عین حال ما آن فضای جبهه را امروز در ساختارهای موجود نمیبینیم؟چرا؟
در جبهههای ما چه اتفاقی افتاد که اینگونه موجب رشد بچهها شد؟ در جبههها انسانهایی که بعضاً تصاویرشان در همین جمع موجود است به مرحله یقین رسیدند، ما علت اصلی را از ظرف جبهه میدانیم.
۵پایه مهم در جنگ به عنوان قالب اصلی ظرف جبهه مطرح بودند که عبارتند از اول جهاد، خیلی تفاوت وجود دارد بین جهاد و جنگ بعنوان یک عمل نظامی، جهاد ویژگیها و ساختار خود را دارد، لذا همهی عملهایی را که در جبهه صورت میگرفت حتی اعمال نظامی بر پایه جهاد بود. جهاد است که بن بستها را میشکند، عمل نظامی بنبست دارد ولی جهاد بنبست ندارد. در عمل نظامی، عقل نظامی به ما اجازه عملیاتهایی مثل بیت المقدس، فتح المبین، طریق القدس، والفجر ۸، کربلای ۵ و... را نمیداد. ما با یک توان نابرابر و امکانات کاملاً ابتدایی در مقابل دشمن قرار داشتیم.
ما میگفتیم غواصهایمان وارد آب شدند، رفتند و خط را شکستند. غواص در عرف نظامی نیروی ویژهای است که در نظامهای آموزشی دنیا، تحت تعلیم و آموزش قرار میگیرد، اول ورزیده میشود؛ آماده میشود تا نام غواص بر او گذاشته شود و بعد از آن برای عملی که میخواهد انجام دهد؛ دهها بار تمرین میکند.
ما امروز در کتابهای درسی نظامی هم این را فراوان میبینیم، اما وقتی به گردان غواص خودمان نگاه میکنیم از پیرمردی مانند قباد شمس الدینی در آن هست تا نوجوان کم سن و سالی مانند حسین عالی و حسن یزدانی و خیلی از اشخاص دیگر.
شک میکردیم که آیا این دو سه سالی که شهید حسن یزدانی امام جماعت ما بوده، به سن تکلیف رسیده بود یا نه؟
شما چهرهها را نگاه کنید، فیلمهای عملیات والفجر ۸ را نگاه کنید. آنهایی که خالق آن عملیات سنگین و پیچیدهی نظامی بودند، بخش عظیمی از آنها هنوز مو در صورتشان نروئیده بود، نوجوان بودند. شهید حسن یزدانی که امام جماعت ما بود، یک وقت شک میکردیم که آیا این دو سه سالی که او بعضاً امام جماعت ما بوده، به سن تکلیف رسیده بود یا نه؟ وقتی که این بسیجی به غواصی تبدیل شد که رفت و آن عملیات والفجر ۸ را انجام داد و آن حادثه عظیم را خلق کرد، این بسیار مهم است.
اصل این جسارت و این شجاعت و عمل جهادی مهم بود و این روح جهادی بود که بن بستها را میشکست، در صحنه جهاد تا آخرین نفس مقاومت میکرد. پایه دوم جبهه، اخلاق بود. یک اجتماع عظیم سه هزار روزه؛ یعنی ۳ هزار شبانه روز انسانهای متفاوت، در سنین مختلف در سطوح گوناگون، از جغرافیای متفاوت کنار هم قرار بگیرند و همه مسلح بخواهند، بجنگند و کوچکترین دعوایی، توهینی، سخن درشت و ناراحتی بوجود نیاید.
هیچ درجهای نبود، نه کسی سردار بود، نه سرهنگ، نه سرگرد، اینها نبود، کسی به این درجات فکر نمیکرد. کلمهی متداول آنجا "برادر" بود. هیچ بالاتر و پایینتری وجود نداشت، تمردی نبود، ادب در جبههها حاکم بود.
اگر دشمن شما را دید چه میکنید؟
پایه سوم جنگ ما، معنویت بود. من این مثال را بارها زدهام، تکرارش هم هیچ اشکالی ندارد. درموسم حج، وقتی که حج گزاران مُحرم میشوند و به عرفات و منا و مشعر و رمی و مطاف میروند و همهی اعمال معنوی است و همواره مشغول ذکر خدا هستند، جبهههای ما نیز چنین فضایی داشت، یک حج حقیقی بود، مثل حج ابراهیم و اسماعیل، هیچ گونه خود ستایی؛ غرور و تکبر در آن نبود. کسی به چیزی تظاهر نمیکرد. در عملیات والفجر ۸ که امید برای پیروزی خیلی کم بود، صحنهی سختی بود، آقای علایی هنگام شروع عملیات از شهید حاج احمد امینی سئوال کرد: اگر دشمن شما را دید، چه میکنید؟
او توضیح داد، ولی ظاهراً آقای علایی قانع نشد. شهید امینی گفت: "وجعلنا میخوانیم"؛ و همین طور هم شد.
شهید صدوقی در چولانهای ساحل دشمن، وقتی دشمن پا گذاشت روی دستش، در حالی که ستون غواص پشت سرش خوابیده بود، این فشار پای دشمن دستش را به درد آورده بود و او دم نمیزد. زیر همین فشار پای دشمن، آیهی وجعلنا را میخواند و این آیه معجزه میکرد.
از معنویت جنگ بسیار گفته شد و باز هم باید گفت.
پایهی چهارم جنگ، عبودیت بود، بندگی محض خدا، برای خدا عمل کردن، در راه خدا عمل کردن و غیر خدا را نادیده گرفتن. این عامل مهمی در جنگ بود.
عامل و پایه پنجم، ولایت بود. بیش از ۹۰ درصد از رزمندگان امام(ره) را از نزدیک ندیده بودند، اما عاشق امام(ره) بودند. برای لبخند امام، رضایت امام و رفع نگرانی امام، جانشان را در طبق اخلاص گذاشته بودند و این تنها منحصر به امام(ره) نبود و چون میدانستند که فرماندهای که دارند، منتصب به امام است، مثل امام از او اطاعت میکردند، چه فرماندهی گردان بود یا گروهان و یا لشکر و تمردی در کار نبود. من به یاد ندارم در شبهای سنگین عملیات کسی جلوی من و یا فرماندهی گروهان، دسته یا تیپ بایستد و بگوید "من به عملیات نمیروم".
جویهای کوچکی از خون به راه افتاده بود
در کربلای ۴ فاصلهی ما با دشمن کمتر از ۴۰۰ متر بود. به اندازهی عرض رودخانهی اروند، که درآنجا کمترین عرض را داشت. هرکاری آنها میکردند ما میدیدیم و هرکاری که ما میکردیم، آنها میدیدند. لب ساحل هم نیزاری نبود که خطوط ما را پوشش بدهد، خاکریز کوچکی لب اروند زده بودیم و بچهها نشسته بودند، فینهای غواصی را پا میکردند. همه به هم چسپیده بودیم. لشکرهای ثارالله، کربلا، امام حسین(ع)، نجف اشرف، نصر و چند لشکر که در کربلای ۴ عملیات میکردند. دشمن، آتش را باز کرد و مثل تگرگ گلوله میبارید. هیچ پناهگاهی نبود که کسی سنگر بگیرد، جویهای کوچکی از خون به راه افتاده بود. فرمانده گردان به من گفت:"بروم؟"
گفتم:" برو."
دیگه بحث غافلگیر کردن نبود. با صدای الله اکبر و لااله الا الله و یا زهرا(س)خط را شکستند. این کار کوچکی نبود. چنین تعبدی، ایمان میخواهد.
از آن شب طوفانی در والفجر ۸ فراوان تعریف کردیم که همهی محاسبات را به هم زد. وقتی غواصها وارد آب شدند، آب اجازه نمیداد، فقط یک سئوال کردند که:"برویم؟"
نه استدلال، نه حرف دیگری، رفتند و آن حادثهی بزرگ عملیات والفجر ۸ را بوجود آوردند.
اینها ۵ پایه مهمی بودند که آن ظرف جبهه را بوجود آورده بودند. لذا داخل این ظرف، هر مظروفی قرار میگرفت، بر اساس این ۵ پایه شکل میگرفت. در جبهه آدمهایی بودند با دیدگاههای گوناگون که در درونشان گوهرهای ذی قیمتی وجود داشت و در جبهه به یک اسطوره تبدیل شدند و اکثراً به شهادت رسیدند. این ۵ عامل باعث شد سه ویژگی از درون جنگ ما بروز کند.
سه ویژگی مهم جنگ
ویژگی اول؛ "معنویت زایی"
یکی "معنویت زایی" که عموم معنویت درون جامعهی ما از جنگ لبریز شد و کسی نمیتواند انکار کند که سرمنشا تحولات معنوی بزرگ درون جامعه ما، "دفاع مقدس" بوده، که هرچند ناخواسته بود ولی به یک انقلاب فرهنگی در جامعه تبدیل شد.
ویژگی دوم؛ اندیشهزایی
ویژگی دیگر اندیشهزایی بود. جنگ در بخش "اندایشه زایی"، به حوزه علمیه شبیه بود. همانگونه که در حوزه طلاب با هم مباحثه میکنند، مجادله میکنند و برای انجام وظیفه خطیری که بر عهده دارند، بحث میکنند تا آماده شوند، صحنهی جنگ نیز چنین بود. رزمندگان به دنبال وارستگی بودند و به حوزهها اقتدا میکردند و همین باعث شد که یک خبرگی و زبدگی در بچههای جنگ بوجود بیاید.
لذا حسین یوسف الهی، محمد رضا مرادی و امثال آنها را ببینید که چند ساله بودند و مسئولیت اطلاعات را بر عهده داشتند. نادری فرمانده گردان سیرجان، کم سن و سالترین فرمانده گردان بود که ۳۵۰ نفر را اداره میکرد. او در روزهای آخر جنگ به تنهایی به لشکر زرهی دشمن حمله کرد و خطوط سه راه حسینیه را شکست و محاصره را از بین برد و چهار لشکر که در محاصرهی دشمن بودند را رها کرد.
جبهه مثل یک کورهای بود که افرادی که از درون آن بیرون میآمدند عمدتاً پخته و آب دیده بودند. در جنگ آدم ترسو نمیتوانست شجاع باشد و آدم شجاع زمینهی بروز شجاعتش فراهم بود.آدم با ایمان، به ایمانش استحکام پیدا میکرد و آدمی که ضعف ایمان داشت، امکان نداشت بتواند این ضعف را پنهان کند. هرچیز در جنگ بروز میکرد و رو میشد.
تمام دفاع ما در طول جنگ نامتقارن بود
همهی خصوصیات در جنگ برجسته میشد و چیزی مخفی نمیماند. فرماندهان عزیزی چون باکری، همت، زنگی آبادی، کازرونی؛ میرحسینی و دیگران در دانشکدهها درس نخواندند و در میدان عملی جنگ پرورش یافتند.
لذا کسی که فرمانده گردان بود و مسئولیت یک محور را برعهده داشت، انتخاب او کاملاً دقیق بود. بعضی از برادران اواخر به کلاسهای آموزشی دانشگاه سپاه رفته و یا دورههای دافوس را گذرانده بودند، وقتی به جبهه میآمدند دچار مشکل میشدند چون آن چیزی که خوانده بودند با آن چیزی که در عمل میدیدند، قابل مقایسه نبود. شاید اعتراف خوبی نباشد ولی ما اواخر جنگ مانع میشدیم که فرمانده گردانهایمان به چنین کلاسهایی بروند چون شاکلهی جنگ ما به چنین آموزشهایی نمیخورد. ما درگیر یک جنگ نابرابر بودیم و جنگ نابرابر ابزار و تفکر خودش را میطلبد. لذا تمام دفاع ما در طول جنگ نامتقارن بود.
ویژگی سوم جنگ که امروزه هم، شما میبینید و نمونههایی از آنها وجود دارد این است که بچههایی که بیشتر در جنگ غوطهور بودند، امروزه در مدیریتهای عمومی جامعه موفقتر هستند، چون اینها در سختترین دورهها مدیریت کردهاند.
نکته سوم "ابتکار زایی" بود
ما باید عواملی که در جبهه چنین تربیتها و شخصیتهای بزرگی را بوجود آورد، خوب بشناسیم، تا بتوانیم آن در جامعه امروز ترویج دهیم.
آن چیزی که امروزه دشمنان ما را در تردید جدی و اساسی برای ضربه زدن به کشور ما نگه داشته، نه ملاحظات سیاسی است، نه توجهشان به جهان عالم، آن چیزی که دشمنان ما را متوقف کرده، هشت سال دفاع مقدس و موضوعات دیگری است که دشمن آن را به خوبی فهمیده است و ما هیچ وقت نمیگوییم دشمن به ما حمله نمیکند، ممکن است حرکتی را نابجا انجام بدهد ولی ما برای هر حرکت دشمن آمادهایم و هرضربهای که بخواهند بر علیه جمهوری اسلامی وارد کنند، ناکام و محکوم به شکست است. آنها ممکن است عملی را انجام دهند ولی نمیدانند نتیجهی آن چه میشود و میزان موفقیت خود را نمیتوانند حدس بزنند.
هیچ حادثهای که دشمن آنرا امتحان کرد سختتر و شدیدتر از جنگ ۳۳ روزهی لبنان نمیباشد و هیچ دشمنی کلاسیکتر و ورزیدهتر از اسرائیل نبود، آنها در کمال ناباوری دیدند که قویترین ارتش دنیا به دست یک مجموعه کوچک به نام حزب الله شکست خورد و منهدم شد. ایران هزاران سازمان مثل حزب الله و میلیونها انسان مانند عناصر حزب الله در وجود خود دارد. حقیقتاً این ملت با اتکا به خداوند تبارک وتعالی، ملتی شکست ناپذیر است و با ایمان به ائمه معصومین(ع) و اطمینان از نصرت خداوند به راه خود میرود. خدا را قسم میدهم بر محمد وآل محمد(ص) و رهبر عزیزمان را تحت حمایت خویش محافظت بفرماید و بر طول عمرش بیفزاید، دشمنانش را متوقف و دوستانش را متعهد بگرداند و شهدای ما را با شهدای کربلا محشور بفرماید.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
منبع: دفاع پرس
- زمان انتشار: شنبه 20 دی 1393
-
نظرات()
- بازدید : (95)
- زمان انتشار: دو شنبه 15 دی 1393
-
نظرات()
- بازدید : (111)
- زمان انتشار: دو شنبه 15 دی 1393
-
نظرات()