ديدگاه اميرمؤمنان عليه السلام در باره ابوبکر و عمر+ تصوير کتاب ها
تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات
لیلاب سرزمین زیباییها
ديدگاه اميرمؤمنان عليه السلام در باره ابوبکر و عمر+ تصوير کتاب ها

ديدگاه اميرمؤمنان عليه السلام در باره ابوبکر و عمر+ تصوير کتاب ها

مخالفان اهل بيت عليهم السلام ادعا مي‌کنند که اميرمؤمنان عليه السلام با خلفاي سه گانه ارتباط حسنه و دوستانه داشته است و براي اثبات اين افسانه، به دروغ‌هايي مثل ازدواج ام کلثوم با عمر، نام گذاري فرزندان اميرمؤمنان عليه السلام از نام خلفا و ... استناد مي‌کنند.

هر چند که ما در جاي خود به تفصيل از اين شبهات واهي پاسخ کوبنده و قاطع داده‌ايم؛ اما اين بار و در اين مقاله تلاش مي‌کنيم ديدگاه اميرمؤمنان عليه السلام را در باره خلفاء، از صحيح‌ترين کتاب‌هاي اهل سنت در معرض قضاوت خوانندگان عزيز قرار دهيم .

طبق روايات صحيح السندي که در صحيح‌ترين کتاب‌هاي اهل سنت آمده، اميرمؤمنان عليه السلام هيچگاه با خلفاي سه گانه ارتباط دوستانه نداشته است؛ بلکه آن‌ها را «دروغگو ، بدکار ، حيله‌گر، خائن، ظالم، فاجر و ...» مي‌دانسته است.

پيش از ارائه مدارک، اين نکته را متذکر مي‌شويم که هدف ما توهين و جسارت به مقدسات کسي نيست؛ بلکه تنها نقل مطالب از کتاب‌هاي اهل سنت و آن هم با سند صحيح است و قضاوت را نيز به عهده خوانندگان عزيز شيعه و سني واگذار مي‌کنيم .

مسلم نيشابوري در صحيح خود در ضمن يک روايت طولاني از عمر بن خطاب نقل مي‌کند که خطاب به اميرمؤمنان عليه السلام گفت:

فَلَمَّا تُوُفِّىَ رَسُولُ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم- قَالَ أَبُو بَكْرٍ أَنَا وَلِىُّ رَسُولِ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم- فَجِئْتُمَا تَطْلُبُ مِيرَاثَكَ مِنَ ابْنِ أَخِيكَ وَيَطْلُبُ هَذَا مِيرَاثَ امْرَأَتِهِ مِنْ أَبِيهَا فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم- « مَا نُورَثُ مَا تَرَكْنَا صَدَقَةٌ ». فَرَأَيْتُمَاهُ كَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّهُ لَصَادِقٌ بَارٌّ رَاشِدٌ تَابِعٌ لِلْحَقِّ ثُمَّ تُوُفِّىَ أَبُو بَكْرٍ وَأَنَا وَلِىُّ رَسُولِ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم- وَوَلِىُّ أَبِى بَكْرٍ فَرَأَيْتُمَانِى كَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا .

پس از وفات رسول خدا صلي الله عليه وآله ابوبكر گفت : من جانشين رسول خدا هستم ،‌ شما دو نفر (عباس و علي ) آمديد و تو اي عباس ميراث برادر زاده‌ات را درخواست كردي و تو اي علي ميراث فاطمه دختر پيامبر را .

ابوبكر گفت : رسول خدا فرموده است : ما چيزي به ارث نمي‌گذاريم ، آن‌چه مي‌ماند صدقه است و شما او را دروغگو ، گناه‌كار ، حيله‌گر و خيانت‌كار معرفي كرديد و حال آن كه خدا مي داند كه ابوبكر راستگو ،‌ دين دار و پيرو حق بود .

پس از مرگ ابوبكر ،‌ من جانشين پيامبر و ابوبكر شدم و باز شما دو نفر مرا خائن ، دروغگو و گناهكار خوانديد

سپس در آخر روايت عمر بن خطاب از اميرمؤمنان عليه السلام و عباس اقرار مي‌گيرد که آيا مطالبي را که گفتم تأييد مي‌کنيد. هر دو گفتند: بلي .

 قَالَ أَكَذَلِكَ قَالاَ نَعَمْ.

صحيح مسلم، کتاب الجهاد والسير، باب حکم الفئ ، ح 1756

 

 

 

 

 

همين روايت در ديگر کتاب‌هاي اهل سنت با تعبير «ظالم وفاجر» نقل شده و حتي الباني وهابي نيز آن را صحيح دانسته است:

قَالَ وَأَنْتُمَا تَزْعُمَانِ أَنَّهُ كَانَ فِيهَا ظَالِمًا فَاجِرًا وَاللَّهُ يَعْلَمُ أَنَّهُ صَادِقٌ بَارٌّ تَابِعٌ لِلْحَقِّ ثُمَّ وُلِّيتُهَا بَعْدَ أَبِي بَكْرٍ سَنَتَيْنِ مِنْ إِِمَارَتِي فَعَمِلْتُ فِيهَا بِمِثْلِ مَا عَمِلَ فِيهَا رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم وَأَبُو بَكْرٍ وَأَنْتُمَا تَزْعُمَانِ أَنِّي فِيهَا ظَالِمٌ فَاجِرٌ.

عمر گفت: شما دو نفر اعتقاد داشتيد که ابوبکر در اين قضيه ظالم و فاجر است؛ در حالي که خدا مي‌داند او صادق‌، نيکوکار و پيرو حق بود . بعد از ابوبکر دو سال اداره فدک و .. در اختيار من بود و من همان رفتاري را داشتم که رسول خدا (ص) و ابوبکر داشت ؛ اما شما اعتقاد داشتيد که من ظالم و فاجر هستم .

الباني در آخر روايت تصريح مي‌کند که سند اين روايت صحيح است.

الباني ، محمد ناصر الدين (متوفاي 1420هـ)، التعليقات الحسان علي صحيح إبن حبان ، ج9 ، ص319 ـ 320.

 

 

 

 

 

 

همين روايت در کتاب صحيح إبن حبان با تحقيق شعيب الأرنؤوط وهابي نيز آمده و  اين وهابي متعصب نيز سند آن را تصحيح کرده است.

 

 

طبق اين دو روايت اميرمؤمنان عليه السلام اعتقاد داشته است که ابوبکر و عمر «دروغگو، بدکار، حيله‌گر، خائن، ظالم و فاجر» هستند.

جالب است که در کتاب صحيح بخاري همين صفات از ويژگي‌هاي منافقين شمرده شده است. محمد بن اسماعيل در صحيح خود مي‌نويسد:

33 حدثنا سُلَيْمَانُ أبو الرَّبِيعِ قال حدثنا إِسْمَاعِيلُ بن جَعْفَرٍ قال حدثنا نَافِعُ بن مَالِكِ بن أبي عَامِرٍ أبو سُهَيْلٍ عن أبيه عن أبي هُرَيْرَةَ عن النبي صلى الله عليه وسلم قال آيَةُ الْمُنَافِقِ ثَلَاثٌ إذا حَدَّثَ كَذَبَ وإذا وَعَدَ أَخْلَفَ وإذا أؤتمن خَانَ.

از ابوهريره نقل شده است که رسول خدا (ص) فرمود: نشانه‌هاي منافق سه چيز است: هرگاه سخن مي‌راند، دروغ مي‌گويد؛ هر وقت وعده مي‌دهد، تخلف مي‌کند و هر وقت امانتي به او سپرده شود، خيانت مي‌کند.

34 حدثنا قَبِيصَةُ بن عُقْبَةَ قال حدثنا سُفْيَانُ عن الْأَعْمَشِ عن عبد اللَّهِ بن مُرَّةَ عن مَسْرُوقٍ عن عبد اللَّهِ بن عَمْرٍو أَنَّ النبي صلى الله عليه وسلم قال أَرْبَعٌ من كُنَّ فيه كان مُنَافِقًا خَالِصًا وَمَنْ كانت فيه خَصْلَةٌ مِنْهُنَّ كانت فيه خَصْلَةٌ من النِّفَاقِ حتى يَدَعَهَا إذا أؤتمن خَانَ وإذا حَدَّثَ كَذَبَ وإذا عَاهَدَ غَدَرَ وإذا خَاصَمَ فَجَرَ.

از عبد الله بن عمر نقل شده است که رسول خدا (ص) فرمود: چهار ويژگي است که اگر همه آن‌ها در شخصي باشد، منافق خالص است و هر گاه يکي از اين ويژگي‌ها در شخصي باشند، يک خصلت از منافقين را دارد تا زماني که آن را رها کند : هر گانه امانتي به او سپرده مي‌شود، خيانت مي‌کند، هر وقت سخن مي‌راند، دروغ مي‌گويد؛ هر زمان تعهد مي‌دهد نيرنگ مي‌کند و هر وقت با کسي دشمني مي‌کند، دست به کارهاي ناشايست مي‌زند.

صحيح البخاري، کتاب الإيمان، بَاب عَلَامَةِ الْمُنَافِقِ ، ح33 و 34.

 

 

ملاحظه مي‌فرماييد که تمام صفات ذکر شد از زبان رسول خدا صلي الله عليه وآله در باره منافقين و حتي بيش از آن ، طبق اعتقاد اميرمؤمنان عليه السلام در ابوبکر و عمر بوده است .

**************

حال سؤال ما از وجدان‌هاي بيدار اين است که چگونه ممکن است اميرمؤمنان عليه السلام دخترش را به کسي بدهد که او را «کاذب، بدکار، حيله‌گر ، خائن، ظالم و فاجر» مي‌داند؟!

چگونه ممکن است اميرمؤمنان عليه السلام نام فرزندان دلبندش را از نام کساني انتخاب کند که اعتقاد دارد آن‌ها تمام صفات منافقين را يکجا در خود جمع کرده‌اند؟!!!

 

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)

 



 
 
    فهرست نظرات  
41   نام و نام خانوادگي:  اكبر     -   تاريخ:  02 شهريور 92 - 10:49:13
راستي يك سوال ىيطر هم ىاشتم ىر باره همان روايت امام صادق و دست كشيدن به اركان كعبه، شما فرموديد كه علما فرموده اند از باب تقيه بوده، مگر انجا در چه شزايطي بوده اند كه امام تقيه كرده اند، يعني علت بر تقيه چه بوده و اگر مي شود متن عربي او دو توجيه خود را هم بگذاريد ممنون مي شوم متن عربي نظريه علامه حلي و شيخ طوسي
راستي بقيه سوالات من را هم فراموش نكنيد
يا علي و ياز هم تشكر مي كنم
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
منظور از تقيّه امام صادق عليه السلام، تقيه فقهى بوده است است كه امام عليه‏ السلام در مورد احكام فقهى به جهت تقيّه، حكمى را پنهان نموده و يا خلاف آن را اظهار مى ‏نمايد كه به «تقيّه در حكم» نيز معروف است. بيشترين موارد تقيّه در اين خصوص در روايات آن حضرت وجود دارد .اما عواملى باعث صدور روايات تقيّه‏ اى از آن حضرت شد چند چيز است :الف: تقيّه از حكومت در دوران هشام و منصور.ب: مختلف بودن اصحاب امام صادق عليه السلام از جهت مذهب كه در مواردى حضرت، طبق مذهب فقهى سئوال کنندگان  جواب مى‏ داد.ج: حفظ جان اصحاب خود  و موارد ديگر
متن کلام علامه حلي چنين است: فإنّها محمولة على التقيّة، و لهذا فعله الصادق عليه السّلام، فدلّ على أنّ قوله كان في معرض التقيّة.
شيخ طوسي نيز گويد: وَ يَجُوزُ أَنْ يَكُونَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَمْ يَسْتَلِمْهُمَا لِأَنَّهُ لَيْسَ فِي اسْتِلَامِهِمَا مِنَ الْفَضْلِ وَ التَّرْغِيبِ فِي الثَّوَابِ مَا فِي اسْتِلَامِ الرُّكْنِ الْعِرَاقِيِّ وَ الْيَمَانِيِّ وَ لَمْ يَقُلْ إِنَّ اسْتِلَامَهُمَا مَحْظُورٌ أَوْ مَكْرُوهٌ وَ لِأَجْلِ مَا قُلْنَاهُ حَكَى جَمِيلٌ أَنَّهُ رَأَى أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَسْتَلِمُ‏ الْأَرْكَانَ‏ كُلَّهَا فَلَوْ لَمْ يَكُنْ جَائِزاً لَمَا فَعَلَهُ ع.
موفق باشيد



frame src="http://chat.1chatroom.ir/index.php" height="230px" width="280" frameborder="0" scrolling="no">

مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب
آخرین نظرات ثبت شده برای این مطلب را در زیر می بینید: برای دیدن نظرات بیشتر این پست روی شماره صفحه مورد نظر در زیر کلیک کنید:
بخش نظرات برای پاسخ به سوالات و یا اظهار نظرات و حمایت های شما در مورد مطلب جاری است.
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .
شما نیز نظری برای این مطلب ارسال نمایید:
نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: