مناظره اعتقادى امیرالمؤ منین على علیه السلام با خلیفه اوّل پیرامون ولایت
تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات
لیلاب سرزمین زیباییها
مناظره اعتقادى امیرالمؤ منین على علیه السلام با خلیفه اوّل پیرامون ولایت

 

خلیفه اوّل گفت :
تو بودى .حضرت امیرالمؤ منین على علیه السلام فرمود :
آیا منم که پیامبر خداصلى الله علیه و آله و سلم به اصحاب خود دستور داد که به عنوان امیرالمؤ منین به او سلام دهند یا تو؟
خلیفه اوّل گفت :
البتّه تو هستى .امام على علیه السلام فرمود :
آیا منم آنکه به آخرین کلام پیامبر خداصلى الله علیه و آله و سلم شاهد بودم و متولّى غسل و دفن او شدم یا تو؟8
خلیفه اوّل گفت :
آرى توئى .حضرت امیرالمؤ منین على علیه السلام فرمود :
آیا از نظر قرابت به پیامبر خداصلى الله علیه و آله و سلم من سبقت دارم یا تو؟
خلیفه اوّل گفت : تو .
امام على علیه السلام فرمود :
آیا براى فرو ریختن بتهاى کعبه و شکستن آنها پیامبر خداصلى الله علیه و آله و سلم مرا بر دوش خود گرفت یا تو را؟
خلیفه اوّل گفت :
البتّه تو را .حضرت امیرالمؤ منین على علیه السلام فرمود :
آیا پیامبرصلى الله علیه و آله و سلم درباره من فرمود که در دنیا و آخرت صاحب لواى من هستى یا درباره تو ؟
خلیفه اوّل گفت :
در باره تو فرمود .

امام على علیه السلام فرمود :
آیا تو بودى آن کس که پیامبرصلى الله علیه و آله و سلم در حقّ او به فاطمه سلام الله علیها فرمود : (( تو با کسى ازدواج کردى که از حیث ایمان و اسلام بر همه مقدّم است ))، یا من بودم ؟
خلیفه اوّل گفت :
آن شخص تو بودى .حضرت امیرالمؤ منین على علیه السلام فرمود :
آیا تو بودى که روز قلیب ((بدر)) مَلَک هاى هفت آسمان به او سلام دادند ، یا من بودم ؟
خلیفه اوّل گفت :
البتّه تو بودى .امام على علیه السلام فرمود :
آنگاه که رسول خداصلى الله علیه و آله و سلم دستور داد همه آنهائى که درب خانه شان به مسجد باز مى شُد، باید بسته شود، بجز دَرِ خانه على .و فرمود : (( هر آنچه خداوند بر من حلال کرد، بر على حلال است )) ، آیا تو آنکس بودى یا من ؟
خلیفه اوّل گفت :
البتّه تو بودى .پیاپى حضرت امیرالمؤ منین على علیه السلام از مناقب و فضائل خود ، که خداوند و پیامبرصلى الله علیه و آله و سلم آنها را به آن حضرت داده بودند ، بیان مى فرمود و خلیفه اوّل نیز همه آنها را تصدیق مى کرد .
آنگاه فرمود :پس چه چیز تو را از خدا و پیامبرصلى الله علیه و آله و سلم و دین خدا بازداشته و مقامى را که اهلیّتِ آن را ندارى تصاحب کردى ؟
خلیفه اوّل در حالى که سخت ناراحت بود، گفت :
یا اباالحسن راست فرمودى ، امروز را به من مهلت بده تا در این باره بیندیشم .

امام على علیه السلام قبول نمود . او از نزد آن حضرت به خانه خود مراجعت کرد و با کسى حرف نزد و شب خوابید و پیامبرصلى الله علیه و آله و سلم را در خواب دید ، چون به آن حضرت سلام کرد ، آن بزرگوار روى مبارکش را از او برگردانید.
خلیفه اوّل گفت :
یا رسول اللّه ، آیا دستورى فرموده اى که من آن را بجا نیاورده ام ؟
حضرت فرمود :
با آن کس که خداوند و پیامبرش او را دوست مى دارند دشمنى کرده اى ، حقّ را به اهلش بازگردان .
خلیفه اوّل گفت :
آن شخص کیست ؟
پیامبرصلى الله علیه و آله و سلم فرمود:
او همان کسى است که بر تو عتاب کرد و او على بن ابیطالب علیه السلام است .
خلیفه اوّل گفت :یا رسول اللّه صلى الله علیه و آله و سلم من حقّ را به او باز مى گردانم .و دیگر آن حضرت را ندید.سحرگاه خلیفه اوّل خدمت على علیه السلام آمد و گفت :
یا اباالحسن دستت را باز کن تا با تو بیعت کنم .و آنچه را که در خواب دیده بود براى آن حضرت نقل کرد.
على علیه السلام دست خود را گشود و خلیفه اوّل با آن حضرت دستِ بیعت داد.
حضرت امیرالمؤ منین على علیه السلام فرمود :
برگرد به سوى مسجد ، آنچه را که در خواب دیده اى و آنچه میان من و تو اتّفاق افتاد ، آن را به آگاهى مردم برسان .
خلیفه اوّل در حالى که تغییر یافته و خود را ملامت مى کرد، به سوى مسجد مى رفت که در راه به خلیفه دوّم برخورد ، و ماجرا را براى او تعریف کرد.خلیفه دوّم گفت :
به خدا اى خلیفه ، گولِ سِحر بنى هاشم را نخور و به آنها وثوق نداشته باش ، این نخستین سِحرِ آنها نیست و از این کارها زیاد مى کنند.
از این حرف هاى اغوا کننده بسیار گفت ،
تا خلیفه اوّل را از عزم خود منصرف ساخت و مجدّدا او را به امر خلافت برگرداند.9


1- در ذخائر العقبى از زید بن ارقم روایت شد : اوّلین کسى که اسلام آورد ، على بن ابیطالب علیه السلام بود. مرحوم علاّمه امینى در جلد 3 الغدیر ص 236- 219 در این رابطه از ائمّه حدیث و حافظان روایاتى بالغ بر صَد حَدیث روایت کرده است : نخستین کسى که ایمان آورد على علیه السلام بود.
2- صواعق المحرقه ص 119 و سایر کتب اهل سنّت و شرح حدیدى ج 6 ص 168
3- اِنَّما یُریدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ و یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیرا ، در جلد اوّل مشروحا بیان شده .
4- آیه 8 سوره دَهر
5- منظورِ امام ، برادرش جعفر طیّار است .
6- کتاب ینابیع المودّه ج 1 ص 91
7- ریاض نضره ج 2 ص 320 ، و مستدرک ج 3 ص 131
8- قبلا شرح آن گذشت .
9- احتجاج طبرسى ج 1 ص 184- 157 - و - ناسخ التّواریخ ج خلفاء ص 77 (برخى از این مناقب شمرده شده را ابن ابى الحدید در ج 6 ص 168 شرح خود در جلسه شوراى خلیفه دوّم از امام على علیه السلام نقل کرده است .)


frame src="http://chat.1chatroom.ir/index.php" height="230px" width="280" frameborder="0" scrolling="no">

مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب
آخرین نظرات ثبت شده برای این مطلب را در زیر می بینید: برای دیدن نظرات بیشتر این پست روی شماره صفحه مورد نظر در زیر کلیک کنید:
بخش نظرات برای پاسخ به سوالات و یا اظهار نظرات و حمایت های شما در مورد مطلب جاری است.
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .
شما نیز نظری برای این مطلب ارسال نمایید:
نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: